صدای پای صبح

فقط صداست که می ماند...

صدای پای صبح

فقط صداست که می ماند...

آخرین مطالب

باران منم...

دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۱ ق.ظ


باران می آمد؛ من و خودم دو نفر شدیم تا با هم سخن بگوییم... قهر بودیم و محل یکدیگر نمی گذاشتیم... هی به هم پشت می کردیم... دعوایمان هم شد حتی!

تا به یاد آوردیم : " الله الذی یرسل الریاح فتثیر سحابا فیبسطه فی السماء کیف یشا و یجعله کسفاً فتری الودق یخرج من خلاله فاذا اصابا به من یشا من عباده اذا هم یستبشرون" ...." خداست که بادها را می فرستند تا ابرها را حرکت دهد، سپس آن را در آسمان آن گونه که بخواهد می گسترد و آن را قطعه هایی روی هم قرار می هد، سپس باران را می بینید که از لابه لای آن بیرون می آید، وقتی باران بر سر آن بندگانی که خدا می خواهد فرو می ریزد، در آن حال شادمان می شوند"....

پس من و خودم دست هایمان را به هم دادیم، یکدیگر را در آغوش گرفتیم و قاطی آن " یستبشرون" ها شدیم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۹
ریحانه ر.ب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی